حمام کرناسیون
حمام كرناسیون (موزه مردم شناسی) به شماره 8477 در ردیف آثار ملى ایران به ثبت رسیده و یکی از بناهای اواخر دوره زندیه می باشد.
این بنای تاریخی پس از بازسازی در سال 85 توسط سازمان نوسازی و میراث فرهنگی به عنوان موزه مردم شناسی تغییر کاربری داده و با بازدید از آن می توان با انواع مشاغل قدیم دزفول آشنا شد.
این حمام در مركز محله كرناسیون در شمالی ترین قسمت بافت قدیم قرار گرفته است . حمام کرناسیون با مساحتی حدود 880 متر مربع دارای سردری كوچك و زیبا با تزئینات ساده آجركاری می باشد.
بنای حمام به دو قسمت زنانه و مردانه قابل تفكیك بوده كه هركدام از فضاهایی به نامهای دالان ورودی،سربینه،گرمخانه و ... تشكیل شده است. عبور و مرور در قسمت زنانه جهت ایجاد محرمیت از پشت بام و از طریق پلكانی صورت می گرفته است. نحوه تأمین آب مصرفی حمام، چاه موجود در كنار بنا می باشد كه به وسیله حفره های قنات مانندی به آب رودخانه متصل شده و به وسیله چرخ چاهی به مخازن آب حمام هدایت شده است.
دلوری نمونه ای از مشاغل قدیمی دزفول
یکی از مشاغل سنتی دزفول دلوری و خراطی می باشد. خراطی شیوه ای ازتولید محصولات چوبی است کی طی آن توسط ابزار و وسایل مختلف و عمدتا به وسیله دستگاه خراطی اشیایی نظیر قلیان و گهواره و پایه آباژور و ظروف مختلف ساخته و پرداخته می شود. خراطی ساختن اشیا از چوب است که سابقه بسیار طولانی دارد.
بقایایی نقش برجسته کاخ داریوش در تخت جمشید نشان می دهد که تخت و چهار پایه و عود سوز آن به شیوه خراطی تهییه شده است.شاردن جهانگرد فرانسوی نیز تحت تاثیر مهارت خراطان ایرانی قرار گرفته و سخن گفته است.حرفه خراطی از هنرهای مکانیکی است که ایرانیان توانسته اند از آن به خوبی بهره برداری کنند.
هنر خراطی به طور معمول در مناطقی از کشور که چوب در آنجا بیشتر یافت می شود رایج است در هنر خراطی اشیا به صورت متقارن ساخته میشوند. خراطان هنرمند معمولا از چوب های نرم واندکی مرطوب برای این کار استفاده میکنند هنر خراطی از تراش و شکل بخشیدن به چوب در اثرحرکت دورانی دستگاه خراطی بر روی چوب شکل می گیرد.
در دزفول قدیم برای ساختن ابزار کشاورزی از هنر دلوری که در اصل نوعی خراطی است استفاده میشد .دلوران وسایلی مانند خویش و دسته بیل و دسته داس و جهاز حیوانات را تولید می نمودند.
کلاه مالی از مشاغل قدیمی دزفول
کلاه مالی یکی از مشاغل سنتی شهر دزفول بوده است.کلاه مالی به معنای درست کردن کلاهها از پشم حیوانات (معمولاً گوسفند) است.
برای درست کردن اینگونه کلاهها در ابتدا میبایست پشم گوسفندان حلاجی شده باشد. ماده اولی این کلاهها معمولاً از پشم گوسفندان است البته گاهی کلاههای کرکی هم به اینگونه تولید میشود که به علت قیمت بالای کرک تولید اینگونه کلاهها مقرون به صرفه نیست.به طور تقریبی برای هر کلاه کلفت ۲۰ مثقال و برای کلاههای نازکتر ۱۵ مثقال پشم گوسفند مورد نیاز است.
پس از مرحله حلاجی پشم گوسفندان بایستی پشم حلاجی شده را با آب صابون ورز داد و سپس پشم ورز داده شده وارد مرحله اِنگاره گرفتن میشود. برای قالب گرفتن کلاهها ابتدا بایستی اجاقی برای این کار گرم شده باشد و پس از سفت شدن پشم ورز داده شده پشم سفت شده را شروع به مالیدن میکنند.پس از شکل گرفتن کلاه نوبت به قالب گرفتن آن میرسد. برای این کار پنج نوع قالب مختلف وجود دارد که بنا به اندازه و نیاز قالب مورد نظر انتخاب میشود کلاه قالب گرفته میشود. پس از مرحله قالب گیری کلاه نوبت به رنگ آمیزی آن میرسد.
رنگهای مورد استفاده در شغل کلاه مالی معمولاً از انواع رنگهای گیاهی است از جمله پوست انار و زاج. پس از رنگ آمیزی کلاه مجدداً میبایست کلاه قالب زده و تمیز شود و کلاه آماده فروش میشود.
جاجیم بافی نمونه ای از مشاغل قدیمی دزفول
یکی از مشاغل بسیار سنتی دزفول شغل جاجیم بافی بوده است .جاجیم گونهای زیرانداز دورویه است. جاجیم دستبافی است از پارچه کلفت شبیه به پِلاس که از پلاس نازکتر است و آن را از نخهای رنگین و ظریف پشمی یا پنبهای یا آمیزهای از این دو میبافند. جاجیمها پرز ندارند و میتوان از هر دو روی آن استفاده کرد. کوچگردان از آن بهره زیادی میگیرند و کاربرد آن به عنوان روانداز و محافظ سرما است. جاجیم مناسبترین چیزی بود که در قدیم روی کرسی میانداختند، جاجیم با ترکیبی از رنگهای و نقوش لوزی داخل الوان راه راه آن در ده و شهر از همه مشهور بود با متروک شدن کرسی زغالی بافت و مصرف جاجیم در شهرها و حتی در شهرستانهای دور و نزدیک نیز به فراموشی میرفت ولی روستائیان طبق عادت قدیمی مناسبترین روانداز کرسی زمستانی را رها نساختهاند و پیر زنهای دهاتی همچنان جاجیم خودشان را در زمستان و تابستان در فضای باز اطراف خانه و میدان ده و یا هر مکانی که امکان داشته باشد دراز میکنند و سهپایه مخصوص آنرا بر پا میدارند و جاجیم میبافند.
بافت جاجیم در اکثر قریب باتفاق دهات و مناطق روستائی ایران مرسوم است تنها تفاوت جاجیم، ترکیب رنگ و ظرافت نخ و نقوشی است که روی آن ایجاد میکنند جاجیمبافی به عنوان یکی از صنایع دستی در ایران رایج در بعضی استانها از جمله خوزستان، آذربایجان شرقی، اردبیل،کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و فارس است که از دیرباز بین خانوادههای روستایی و عشایر رواج داشتهاست.
جاجیم به عنوان زیرانداز استفاده میشود وهمچنین هنگام کوچ عشایر برای بستهبندی و جابهجایی اسباب و لوازم. گاهی نیز بهعنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار میگیرد.
حتی در بین برخی از خانوادههای روستایی جاجیم را بهعنوان چشمروشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه میدهند و بهعنوان یادگاری ارزنده سالها در خانوارها باقی میماند.
مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته میشود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته میشود. در منطقه اورامان و ثلاث باباجانی زنان جاجیمهایی را با نقوش متنوع و جنس مرغوب میبافند که در نوع خود کمنظیر است.
مسگری نمونه ای از مشاغل سنتی دزفول
یکی دیگر از مشاغل سنتی و بسیار قدیمی دزفول مسگری بوده است. اشیا و ظروف مسی دست ساز از زمانهای دور در موزهها قابل مشاهده هستند.
پیشینه مسگری در ایران حداقل به پنج هزار سال پیش میرسد و به ظن غالب اولین فلز مکشوفه بدست انسان همین فلز مس بوده و اولین فلزکاران نیز ایرانیان بودهاند.
صنعت مسگری در کرمان، اصفهان و کاشان، دزفول و شاید شهرهای دیگر ایران در دوران اسلامی و تا به امروز از رونق و شکوفایی برخوردار بوده به گونهای که در اغلب این شهرها یکی از بازارها با عنوان بازار مسگرها به صاحبان این هنر – صنعت اختصاص داشت. در بازار مسگرهای این شهرها دهها مسگر به قوت بازو و ضرب چکش خود،انواع ظروف، وسایل و اشیا» مسین را میساختند. امروزه در این بازارها هنوز اثاری از این هنر یافت میشود.
کشف دو کوره ذوب فلز در محوطه سه هزار ساله «اسپیدژ» در سیستان و بلوچستان نشان داد که مردم اسپیدژ، پیش از تاریخ به هنر مسگری و فلزکاری مسلط بودهاند. در آن دوران ابتدا استاد کار شمش مس را گداخته و قطعات مس را به ورق مس تبدیل میکرد. برای این منظور وی کوره یا بوته ای که شبیه به بوته ریخته گری بود به کار میبرد و بوته ها را با انبر کج ویژه از کوره خارج میکرد و فلز گداخته را در قالبهای شمش (ریجه) میریخت.کار اصلی او آن بود که شمش را بکوبد و به ورق تبدیل کند این کار چکش زدن یا چکش کاری با کمک یک یا دو نفر چکش کار در دو مرحله کاملا متمایز انجام میشد. یعنی نخست فلز را با چکش کف تخت میکوبیدند یا به اصطلاح خودشان وا میچیدند و بعد با چکش چهار سو آن را صاف میکردند در این هنگام فلز دیگر چکش خور نبود و باید تاب دیده میگردید.
که این کار را با حرارت دادن مجدد فلز انجام میدادند. این فرایند ادامه مییافت تا اینکه اندازه صحیح و ضخامت مورد نیاز به دست می آمد. گدازنده مس هدفش این بود که تا آنجا که ممکن بود فلز را مطابق شکلی که مورد احتیاج مسگر است تهیه کند.
ورشوسازی نمونه ای از مشاغل سنتی دزفول
ورشو سازی نمونه ای از مشاغل سنتی دزفول بوده است . ورشو آلیاژی است از مس و نیکل و روی ورق روشو جلایی مانند نقره دارد. در برابر زنگزدگی مقاوم است. ترکیب معمول این آلیاژ شامل 45 درصد مس، 35 درصد روی و ۲۰ درصد نیکل میشود. با توجه وجود مس و روی ورشو گاهی یکی از انواع برنج محسوب میشود.این آلیاژ در اروپا به «نقره نیکلی» یا «نقره آلمانی» معروف است. چینیان این آلیاژ مس و نیکل را از قرنها پیش میشناختند و آن را «مس سفید» مینامیدند. در قرن نوزدهم در اروپا روش ساختن آن بدست آمد.
در ایران سماورهایی که از ورشو ساخته میشد، به ویژه نوعی که در دزفول و بروجرد ساخته میشد شهرت داشت و به «سماور ورشو» مشهور بود.هنر ورشوسازی از کشور لهستان به ایران وارد شده و نام ورشو به دلیل شهر ورشو مرکز کشور لهستان بر روی این فلز ماندگار شده است . در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی هنر ورشوسازی در ایران به اوج خود رسید و سابقه هنر ورشوسازی در ایران مربوط به شهرستانهای دزفول و بروجرد است .قلمکاران لرستانی قبل از ورود ورشو به ایران از ورق زرد رنگ برنج برای ساخت ابزار و وسایل مورد نیاز در منازل استفاده میکردند . پس از ورود ورشو به ایران ، هنرمندان خوش ذوق دزفول و بروجرد این فلز را در دست گرفته و با دقت و ظرافت خاصی آن را نرم کرده و پس از شکل گیری نهایی به دست استادان قلمکار می سپردند . استادان قلمکار ورشو نیز با چشمان خوش بین و دستان هنرمند خود بر روی این جسم بی جان ، فضایی رویایی را قلمکاری می کردند .
آهنگری نمونه ای از مشاغل سنتی دزفول
یکی از مشاغل سنتی و قدیمی دزفول شغل آهنگری بوده .در گذشته وسایل کشاورزی مردم توسط آهنگران تهیه و ساخته می شد و با توجه به رواج شغل کشاورزی بازار آهنگری درچهار فصل رونق بسزایی داشت سایر وسایل مردم نظیر وسایل آشپزخانه نیز توسط آهنگران ساخته می شد آنها آهن را در کوره گداخته و می کوبیدند ولی با پیشرفت صنعت بازار آهنگری رونق خود را از دست داده است و تعداد معدودی همچنان به این شغل مشغولند. برخی لوازم مورد استفاده در آهنگری عبارتند از:
انبر، سندان، تیزبر، قلم، مهره، سمبه، سنگو، سوهان، چکش و ... که برخی از آن ها انواع مختلف دارد.برای مثال از 4 نوع انبر استفاده می شده که یکی برای گرفتن کلنگ، یکی برای آهن معمولی، یکی برای آهن بزرگ و دیگری برای گرفتن قلم و تیزبر آهن بری است؛ همین طور سه نوع سوهان وجود داشته که هر کدام استفاده ی خاصی داشته، چند نوع مهره و قلم و تیزبر هم در اندازه های مختلف وجود داشته و چکش های مورد استفاده هم دو نوع بوده است.
تنها تفاوت آهنگری در زمان پدران ما با حال حاضر استفاده از زغال سنگ به جای زغال معمولی و موتوربرق در کوره به جای همونه ی پوستی است.
تون (آتشخانه) حمام
در حمام کرناسیون محل افروختن آتش در پشت گرمخانه و خزینه قرار داشته و از بیرونِ گرمابه به آن وارد میشوند.مجموعۀ راهرو، اتاقک و دیگ بزرگ مسین که در کف و زیر خزینه تعبیه میشود و آب خزینه را داغ میکند. شخصی به اسم تونتاب در فواصل زمانیِ منظم بهوسیلۀ افروختن هیزم و سایر مواد سوختی در تون، آب داخل خزینه را گرم نگه میداشته است.
دود ناشی از دود و دَم سوختن بهصورت مستقیم به دودکشها مرتبط نمیشده، بلکه توسط گربهرو های کف حمام به بیرونِ گرمابه هدایت میشده تا از گرمای آن برای گرم شدن کف گرمابه استفاده شود.در گرمابه کرناسیان نیز در کنار دو بخش مردانه و زنانه آتشگاهها و مخازن آب سرد و گرم قرار داردکه گرمای مورد نیاز درون گرمابه و آب آن را تأمین میکرده است.«گربه رو» یا چپیله کانالی است که در زیر گرمخانه و به منظور گرم نمودن فضای داخلی ایجاد شده و عرض آنها در مقیاس انسانی به اندازه عرض شانه یک انسان و ارتفاع آنها به اندازه یک نفر در حالت نشسته میباشد و این نحوه طراحی و ساخت تمیز کردن و زدودن دوده از این مجراها را بصورت یک یا دو بار در سال میسر میکرده است.نامهای دیگرِ تون: گلخن (گُرخانه)، تیون و پاتیون است.
نحوه تامین روشنایی
در حمام تاریخی کرناسیون دزفول در کنار دو بخش مردانه و زنانه آتشدان ها و مخازن آب سرد و گرم قرار دارد. آتشدانها از طریق گربه روها موجب گرم شدن کف فضاهای داخلی نیز می شده است.
گفتنی است گربه روها کانالهایی هستند که در زیر گرمخانه ها و به منظور گرم نمودن فضاهای داخلی ایجاد شده اند و عرض آنها در مقیاس انسانی به اندازه عرض شانه یک انسان و ارتفاع آنها به اندازه یک نفر در حالت نشسته می باشد و این نحوه طراحی و ساخت تمیز کردن و زدودن دوده از این مجراها رابه صورت یک یا دو بار در سال میسر می نموده است. لازم به ذکر است گازهای سمی و خطرناکی مانند دی اکسید کربن موجود در گربه روها به وسیله مجراهای عمودی دودکش مانندی که در دیوارها تعبیه شده به بیرون هدایت می شده است.
در دیوارهای تمامی فضاهای داخلی حمام مشعلدان هایی جهت ایجاد روشنایی طراحی شده.
دلیل نامگذاری
محله کرناسیون دزفول در ابتدا محل اسکان عشایری بوده است که از کوههای کرناس در شمال شهرستان دزفول به این منطقه کوچ می کرده اند که با گسترش شهر و توسعه شهرنشینی به محلی برای اسکان ثابت آنها مبدل گشته است و همین دلیلِ نامگذاری این محله میباشد .
لازم به توضیح است تمامی محله های قدیمی دزفول دارای یک خانه بزرگ و اعیانی متعلق به خان آن محله ، حمام و مسجد بوده است که این محله نیز از این قاعده مستثنی نیست. این حمام علاوه بر نام کرناسیون به نامهایی همچون حمام نو یا حمام حاج نصیر موسوم است . نام معمار بنا استاد معزی است.
نحوه تامین آب مصرفی حمام کرناسیون دزفول
چاهی در کنار این بنا موجود می باشد که به وسیله حفره های قنات مانندی به آب رودخانه متصل شده و پس از آن به وسیله چرخ چاهی که باحرکت یک چهارپا(گاو) به گردش در می آمده آب را بالا می کشیدند.
سپس آب از راه کانالهایی تنبوشه ای (سفالی) به مخازن آب حمام هدایت شده است.گاوچاه حمام شامل دو دهلیز با شیب حدود ۳۰ درجه و طول تقریبی ۸ متر و با پوشش طاق آجری بوده است که کارگر و چهارپا را از گزند آفتاب و باران ایمن نگه می داشته است تا جهت تامین آب مصرفی حمام در بیشتر ساعات روز به کار بپردازد.
حمام کرناسیون دزفول در ردیف آثار ملی کشور
حمام کرناسیون (موزه مردم شناسی) که به شماره ۸۴۷۷ در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسیده ، یکی از بناهای زیبای معماری اواخر دوره زندیه در مرکز و محله کرناسیون در شمالی ترین قسمت بافت قدیم قرار گرفته است. ساخت آن مربوط به اواخر دوره زندیه تا اوایل قاجاریه در حدود سال 1792 میلادی تا 1796 می باشد. مرمت این بنا از سال ۸۲ آغاز شد و در سال ۱۳۸۵ به موزه مردم شناسی دزفول تبدیل گردید.
در این موزه انواع آداب و رسوم و مشاغل سنتی دزفول به نمایش گذاشته شده است. همچنین در قسمت گرمخانه آثار فلزی دیدنی و دست نوشته هایی از شخصیت های دزفول قرار گرفته است.
از ویژگیهای انحصاری این بنا که آن را حائز اهمیت فراوان نموده قرارگیری در میان مجموعه ای از بناهای با ارزش شامل خانه های قدیمی بزرگ، مسجد و همچنین مقبره یکی شعرا و عرفای بزرگ دزفول به نام سید عبداله داعی می باشد.
ویژگی های معماری
حمام تاریخی کرناسیون دزفول با مساحتی در حدود ۸۸۰ متر مربع و دارای سردری کوچک و زیبا با تزئینات ساده آجرکاری می باشد .
بنای حمام به دو قسمت زنانه و مردانه قابل تفکیک بوده که هرکدام از فضاهایی به نامهای دالان ورودی، سربینه،گرمخانه و… تشکیل شده است میاندر راهروی ارتباطی بین فضای سرد (سربینه) و فضای گرم ( گرمخانه) می باشد که هم باعث جلوگیری از به هدر رفتن گرمای موجود در گرمخانه می شده و هم از ورود مستقیم افراد به فضای بیرون و مواجه شدن با هوای سرد جلوگیری می کرده است. عبور و مرور در قسمت زنانه (جهت ایجاد محرمیت) از پشت بام و از طریق پلکانی صورت می گرفته است که ورودی آن در کوچه مجاور بوده است.
به طور کلی فضاهای بخش مردانه نسبت به بخش زنانه در ابعاد بزرگتری ساخته شده است. سربینه ها به صورت شش ضلعی بوده و حجره هایی به صورت عمود بر هریک از اضلاع آن جهت تعویض لباس قرار گرفته است در حجره ای که پس از دالان ورودی قرار گرفته یکی از آجرهای کف به صورت توخالی رها شده و از آن به عنوان قلک و محل انداختن پول استفاده شده است.
در وسط سربینه برای شستشوی پاها قبل و بعد از حمام حوضی ساخته شده است.
سقف سربینه ها و گرمخانه ها به صورت گنبدی شکل بوده و در بالای آنها دریچه ای جهت استفاده از نور طبیعی و یا تهویه شدن فضاها ساخته شده که به وسیله درپوشی به نام گلجام جهت کنترل عبور و مرور هوا مسدود شده است. در کنار دو بخش مردانه و زنانه آتشدان ها و مخازن آب سرد و گرم قرار دارد. آتشدانها از طریق گربه روها موجب گرم شدن کف فضاهای داخلی نیز می شده است.
حمام تاریخی کرناسیون دزفول حمام کرناسیون دزفول (موزه مردم شناسی) به شماره ۸۴۷۷ در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسیده ، و یکی از بناهای معماری اواخر دوره زندیه دزفول می باشد که در مرکز محله کرناسیون واقع شده است. این بنا با مساحتی حدود ۸۸۰ متر مرب ع دارای و دو بخش زنانه و مردانه هست . قسمت مردانه آن بازسازی شده و تبدیل به موزه مردم شناسی شده و بخش زنانه به تازگی صنایع دستی زیبای دزفول در آن قرار گرفته و این مجموعه را علاوه بر موزه مردم شناسی به موزه صنایع دستی نیز تبدیل نموده است.
موقعیت مکانی (اینجا کلیک کنید)